شاید به ذهن بیاید که ما وقتی فارسی زبانیم ، چه لزومی دارد که قرآن کریم را به زبان عربی بخوانیم؟ با وجود ترجمههای زیادی که بر این کتاب آسمانی شده آیا بهتر نیست که یکی از ترجمهها را انتخاب کنیم و به جای خواندن کلمات عربی قرآن، از همان ترجمهها استفاده کنیم؟
پاسخ قرآن به سۆال مذکور:
قرآن، در پاسخ به سۆالی که مطرح شد میفرماید، خداوند که مرا به زبان عربی نازل فرمود هدف داشته؛ چرا که فرمود: «إِنَّا أَنْزَلْناهُ قُرْآناً عَرَبِیًّا لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُون [یوسف/2] ما آن را قرآنى عربى نازل كردیم، تا شما درك كنید (و بیندیشید)! » [1]
عربی بودن قرآن یا به این معناست که قرآن به زبان عرب است كه از گستردهترین و کاملترین زبانهاى جهان است، و یا به معنای «فصیح و آشکار» است، یعنی قرآن را در نهایت فصاحت قرار دادیم. [2]
در این آیه میتوان به نکاتی رسید:
اول اینکه: قرآن، کلام خداست و اوست که بر کلامش، لباس عربی پوشانده و بر پیامبرش نازل فرموده و این کلام عربی، هرچند قابل ترجمه است؛ اما هرچه ما کوشش کنیم که ترجمهی کاملی از قرآن، بنویسیم باز هم نمیتوانیم همهی ابعاد کلام خداوند را ترجمه کنیم.
چنانکه امام علی (علیهالسلام) میفرماید: «إِنَّ الْقُرْآنَ ظَاهِرُهُ أَنِیقٌ وَ بَاطِنُهُ عَمِیقٌ لَا تَفْنَى عَجَائِبُهُ وَ لَا تَنْقَضِی غَرَائِبُهُ وَ لَا تُكْشَفُ الظُّلُمَاتُ إِلَّا بِهِ [نهجالبلاغه، خطبه18] همانا قرآن داراى ظاهرى زیبا و باطنى ژرف و ناپیداست، مطالب شگفتآور آن تمام نمىشود، و اسرار نهفته آن پایان نمىپذیرد و تاریكىها بدون قرآن بر طرف نخواهد شد»، و این در صورتی استکه ما خود قرآن را به عربی بخوانیم و به اسرار آن پی ببریم، و اگر قرآن به زبان عربى نازل نمىشد و یا رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) آن را به لغت دیگرى ترجمه مىكرد قسمتی از اسرار آیات و معارف قرآن، بر عقل و فهم مردم مخفى مىماند. [3]
و دوّم اینکه: با توجه به اینکه «عربی بودن» قرآن کریم، غیر از این آیه در ده جای دیگر از قرآن، آمده است میتوان فهمید که مسلمانان، بکوشند که زبان عربی را به عنوان زبان دوم خود، یاد بگیرند. [4]
خواندن ترجمهی قرآن کافی نیست
دلیل اول: هیچ شخصی نمیتواند ادعا کند که میتواند قرآن را به گونهای ترجمه کند که از هر نظر کامل باشد و هیچ نقصی نداشته باشد (چنانکه میدانیم، هر کلمهای از قرآن میتواند معانی متعددی داشته باشد پس چگونه همهی آن معانی در یک ترجمه میآید و چه کسی میتواند ادعا کند که همهی معانی کلمات قرآنی را میداند و چه بسا بعضی از کلمات قرآن، در ترجمه نمیآیند.)
دلیل دوم: خداوند، قرآن کریم را به «نور» معرفی میکند و میفرماید: «أَنْزَلْنا إِلَیْكُمْ نُوراً مُبیناً [نساء/174] ما نورى آشكار به سوی شما نازل كردیم» و میدانیم که نور، خاصیت مخصوص به خود را دارد و نور بودن ترجمهی قرآن ثابت نیست و هرچه باشد به نورانیت خود قرآن نمیرسد.
دلیل سوم: الفاظ و آیات قرآن کریم، به گونهای است که خواه، ناخواه در شنونده تأثیر میگذارد و نمونههای این تأثیرگزاریها از تاریخ نزول قرآن تا اکنون، کم نیستند.
نمونههایی از تأثیرگزاریهایی که در خود قرآن آمده است:
خداوند در آیهای میفرماید: «اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدیثِ كِتاباً مُتَشابِهاً مَثانِیَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلینُ جُلُودُهُمْ وَ قُلُوبُهُمْ إِلى ذِكْرِ اللَّه [زمر/23] خداوند بهترین سخن را نازل كرده، كتابى كه آیاتش (در لطف و زیبایى و عمق و محتوا) همانند یكدیگر است آیاتى مكرّر دارد (با تكرارى شوقانگیز) كه از شنیدن آیاتش لرزه بر اندام كسانى كه از پروردگارشان مىترسند مىافتد سپس برون و درونشان نرم و متوجّه ذكر خدا مىشود.»
و در آیهای دیگر در مورد تأثیرگذاری شنیدن آیات الهی بر مسیحیان زمان پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) میفرماید: «وَ إِذا سَمِعُوا ما أُنْزِلَ إِلَى الرَّسُولِ تَرى أَعْیُنَهُمْ تَفیضُ مِنَ الدَّمْعِ مِمَّا عَرَفُوا مِنَ الْحَقِّ یَقُولُونَ رَبَّنا آمَنَّا فَاكْتُبْنا مَعَ الشَّاهِدین» [مائده، 83] و (آن مسیحیان) هنگامیکه آیاتى را كه بر پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) نازل شده مىشنوند، مىبینى كه چشمانشان از اینكه حقّ را شناختهاند از اشك لبریز مىشود و مىگویند: پروردگارا! ما ایمان آوردیم، پس نام ما را در زمرهى گواهىدهندگان (به حقّ) بنویس.»
دلیل چهارم: دعوت به حفظ قرآن، روایاتی که به حفظ قرآن دعوت میکنند دلیل دیگری بر توجه و اهمیت به الفاظ و کلمات خود قرآن هستند: امام صادق (علیهالسلام) در روایتی میفرمایند: «الْحَافِظُ لِلْقُرْآنِ الْعَامِلُ بِهِ مَعَ السَّفَرَةِ الْكِرَامِ الْبَرَرَةِ [5] حافظ قرآن كه به آن عمل كند در آخرت رفیق با فرشتگان پیغامبرنده و نیكرفتار خداوند است.»
و پیامبراکرم (صلیاللهعلیهوآله) فرمودند: «إِنَّ أَكْرَمَ الْعِبَادِ عِنْدَ اللَّهِ تَعَالَى بَعْدَ الْأَنْبِیَاءِ الْعُلَمَاءُ ثُمَّ حَمَلَةُ الْقُرْآنِ [6] گرامیترین بندگان نزد خداوند؛ بعد از پیغمبران عالمانند و سپس، حاملان و حافظان قرآن.»
دلیل پنجم: توصیه به خواندن قرآن، توصیهای که در قرآن به قرائت آن شده مسلماً خواندن خود قرآن است که فرمود: «فَاقْرَۆُا ما تَیَسَّرَ مِنَ الْقُرْآن [مزّمّل/20] هر مقدار كه برایتان میسر است از قرآن بخوانید.»
دلیل ششم: توصیه به خواندن قرآن به لحن عربی، در مورد خواندن قرآن، سفارش شدهایم که قرآن را با لحن عرب بخوانیم و خواندن به فارسی؛ فقط و یا زبان دیگر با این سفارش نمیسازد: امام صادق (علیهالسلام) میفرماید: «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلیاللهعلیهوآله) اقْرَءُوا الْقُرْآنَ بِأَلْحَانِ الْعَرَبِ وَ أَصْوَاتِهَا وَ إِیَّاكُمْ وَ لُحُونَ أَهْلِ الْفِسْقِ وَ أَهْلِ الْكَبَائِرِ [7] رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) فرمود: قرآن را با لحنها و اصوات عرب بخوانید، و از لحن فاسقان و گنهكاران دورى كنید.»
دلیل هفتم: روایات نگاه به قرآن، روایات زیادی داریم که ما را سفارش به نگاه کردن به خطوط قرآن میکنند، در یکی از روایات؛ امام رضا (علیهالسلام) فرمود: «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلیاللهعلیهوآله) النَّظَرُ إِلَى الْمُصْحَفِ عِبَادَةٌ [8] نگاه کردن به قرآن، عبادت است.
اسحاقبنعمار از امام صادق (علیهالسلام) پرسید: قربانت گردم من قـرآن را حـفـظ دارم آنرا از حـفـظ بخوانم بهتر است یا از روى قرآن؟ امام (علیهالسلام) فرمود: «بـَلِ اقـْرَأْهُ وَ انْظُرْ فِی الْمُصْحَفِ فَهُوَ أَفْضَلُ أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ النَّظَرَ فِی الْمُصْحَفِ عِبَادَةٌ [9] بلكه آنرا بـخـوان و نـگـاه بقرآن كن كه بهتر است، آیا ندانستهاى كه نگاه كردن در قرآن عبادت است؟ »
دلایل بسیار دیگری وجود دارد که مشخص میکند که خواندن ترجمهی تنهای قرآن، کافی نیست. اما این موضوع، به این معنا نیست که فقط خواندن قرآن هم درست باشد در حالی که از معنای آن بیاطلاع باشیم، زیرا خواندن قرآن برای یادگیری است و یادگیری، مقدمهی عمل است، پس خواندن قرآن؛ لازم است ولی بدون یادگیری ترجمه و تفسیر، کافی نیست.
کلام امام خمینی (رحمةاللهعلیه) در مورد نحوهی استفاده از قرآن
امام خمینی (رحمةاللهعلیه) هم در اینمورد میفرماید: « ...هم به خواندن قرآن بها دهیم و هم به خواندن ترجمه و هم به یادگیری ترجمه و... هیچ کدام ما را از دیگری باز ندارد، اگر هم ساعتی بخواهیم فقط با خواندن ترجمه، پیام های بیش تری از قرآن در یابیم و استفاده بیش تر ببریم، هیچ منعی ندارد.
از ترجمه، بینیاز نیستیم
پس تأثیر و نورانیتی که در کلمات قرآنکریم و معصومین (علیهمالسلام) وجود دارد در ترجمه نیست، اما از ترجمه هم بینیاز نیستیم، پس ترجمه لازم است اما کافی نیست و مطالب و منابع دینی ما که به زبان عربی هستند را باید با کمک ترجمه و تفسیر، یاد بگیریم تا انشاءالله، مقدمهای برای عمل و رسیدن به تکامل و سعادت باشند.
پینوشت ها :
[1]. در سوره زخرف آیه 3 هم آمده با اندکی تغییر
[2]. با استفاده از: تفسیر نمونه، ج21، ص8 - المفردات فی غریب القرآن، ص557
[3]. با استفاده از ترجمهی المیزان، ج11، ص101
[4]. با استفاده از: تفسیر نمونه، ج9، ص300
[5]. اصولکافی، ج2، ص603
[6]. جامعالاخبار، ص40
[7]. اصولکافی/ج2، ص614
[8]. بحارالانوار، ج1، ص204
[9]. همان
نظرات شما عزیزان:
دسته بندی : قرآن , ,
برچسب ها :